حسابداری به مثابه زبان کسب و کار و گزارشگری مالی با استفاده از فرآیند حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل، در بنگاههای اقتصادی، مهمترین ابزار شفافیت چه برای صاحبان سرمایه این بنگاهها و چه تامینکنندگان منابع مالی و چه سازمانهای امور مالیاتی و تامین اجتماعی و نهادهای متولی حسابهای ملی و... به شمار میآید. این شفافیت و اعتمادی که از فرآیند گزارشگری مالی حاصل میشود میتواند بهعنوان یکی از مهمترین عوامل جذب سرمایههای خارجی و تعاملات با اقتصاد بینالمللی، تلقی شود. بهطوریکه ملاحظه میشود حسابداری و حسابداران در جایجای الگوی ترسیمشده برای اقتصاد مقاومتی نقشی حساس و بیبدیل برعهده دارد. در مقابل باید دید که آیا این نقش و جایگاه توسط دولت، مجلس و قوه قضائیه به درستی شناخته شده است؟ با تاسف باید گفت که در طول تاریخ روی کار آمدن دولتها در ایران هیچگاه اهمیت و جایگاه حرفه حسابداری و حسابداران در ایران بهرسمیت شناخته نشده است. علت این امر، حداقل در نیم قرن اخیر وجود درآمدهای خدادادی نفت بوده است. با وجود درآمدهای بالای دولت از قبل صادرات نفت، نه نیازی به مدیریت هزینه وجود دارد و نه احتیاجی به بالا بودن کارآیی و اثربخشی (بهرهوری) است. در چنین اقتصادی، اقتصادی بودن فعالیتها فقط در حد یک شعار باقی میماند. شفافیت اقتصادی و پاسخگویی آرزویی است که تحقق آن در حکم محال است و اقتصاد رانتی و شانسی جای اقتصاد مردمبنیاد و دانشبنیان را میگیرد و بالاخره در چنین آشوبی مهمترین چیزی که گم میشود عدالت است. اگر در کشوری سازمان مالیاتی آن بهعنوان بزرگترین شریک بنگاههای اقتصادی، اعتقادی به صورتهای مالی حسابرسی شده نداشته باشد و تکلیف ملزم ساختن بنگاههای اقتصادی بزرگ را برای ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده، برنتابد، حسابداری و حسابرسی میتواند نقش و جایگاهی داشته باشد؟ اگر در جامعهای استقلال حسابرسان مستقل آن در حد یک شوخی باشد در آن صورت میتوان به کارآمدی ابزارهای حسابداری برای ایفای وظایف مهم خود، اطمینان کرد؟ در کشوری که تولید انبوه فارغالتحصیلان حسابداری بدون کیفیت ادامه دارد و آموزشهای حرفهای و اصولا جوامع حرفهای به رسمیت شناخته نشده است، چگونه باید انتظار داشت که حسابداران بتوانند نقش ارزنده خود را در تحقق اهداف ترسیم شده اقتصاد مقاومتی ایفا کنند؟
logo_mobilemenu